پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
08 خرداد 1398 - 11:25

راهکارهای افزایش بهره‌وری در اقتصاد خانواده

خانواده به‌عنوان یک مجموعه، نیاز‌های متعدد و متنوعی دارد و برای تأمین این نیاز‌ها منابعی در اختیار دارد. رشد روزافزون انواع پیام‌ها و تصویرسازی‌های تبلیغاتی تمایز بین نیاز‌های ضروری و خواسته‌ها را دشوار می‌کند؛ بنابراین همواره نیاز به برنامه ریزی و مدیریت به ویژه در عرصه اقتصادی برای اداره صحیح هزینه‌ها در خانواده وجود دارد.
نویسنده :
زینب حیدری
کد خبر : 3077

پایگاه رهنما :

خانواده به‌عنوان یک مجموعه، نیاز‌های متعدد و متنوعی دارد و برای تأمین این نیاز‌ها منابعی در اختیار دارد. رشد روزافزون انواع پیام‌ها و تصویرسازی‌های تبلیغاتی تمایز بین نیاز‌های ضروری و خواسته‌ها را دشوار می‌کند؛ بنابراین همواره نیاز به برنامه ریزی و مدیریت به ویژه در عرصه اقتصادی برای اداره صحیح هزینه‌ها در خانواده وجود دارد. در حیطه اقتصاد خانواده، بهره‌وری به این معنی است که چگونه از امکانات موجود بیشترین انتفاع نصیب خانواده شود. یکی از راهکار‌های اساسی برای افزایش بهره‌وری، مدیریت مصرف خانواده است. به این معنی که تغییر الگوی مصرف خانواده از یک وضعیت به وضعیت دیگر، تحت شرایط ثابت، می‌تواند رفاه کلی خانواده را بهبود بخشد.
افزایش بهره‌وری نیز در مرحله اول اقتصاد خانواده را مستحکم می‌سازد. عینی‌ترین مثالی که در این خصوص می‌توان ذکر کرد، مسئله انتخاب ترکیب کالا‌های مصرفی غیرضروری است. به این معنی که اگر خانواده از مصرف کالای غیرضروری دست بکشد، یک مطلوبیت ناچیز ازدست‌داده است و مقدار معادل آن پول را پس‌انداز کرده است. به‌احتمال‌زیاد این مقدار پس‌انداز شده درمجموع در زمان حال و آینده مطلوبیت بیشتری برای خانواده به وجود می‌آورد؛ بنابراین درمجموع خانواده، به‌واسطه تصمیم هوشمندانه، می‌تواند با نادیده گرفتن نیاز‌های غیرضروری، با یک منابع یکسان، عایدی بیشتری کسب کند.
زنان و مدیریت اقتصاد خانواده
در این میان، زنان در مدیریت و برنامه‌ریزی الگو‌های مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند؛ در جوامع سنتی این نقش در مسیر قناعت در خانواده پررنگ‌تر بود. با توجه به جایگاهی که زن در خانواده به‌عنوان مادر و فردی که در انتقال ارزش‌های اخلاقی به نسل بعد مؤثر است، می‌تواند در اصلاح الگوی مصرف نقشی بسیار مهم داشته باشد. همان‌طور که نقش زن در جامعه سنتی در «قناعت»، بسیار چشمگیر بوده است، در جوامع مدرن هم در گرایش یا عدم گرایش افراد خانواده به مصرف‌گرایی بسیار مؤثر است. مقام معظم رهبری در بند ششم ابلاغیه سیاست‌های کلی خانواده در سال ۱۳۹۵ به مبارزه با اشرافیت و تجمل‌گرایی و مظاهر فرهنگ غرب تأکید کردند و این مهم بدون نقش‌آفرینی مادران به‌عنوان پرورش‌دهنده فرزندان و الگو آنان در خانواده امکان‌پذیر نمی‌باشد.
تربیت هوشمندانه فرزندان در اقتصاد خانواده
نقش فرزندان به‌عنوان یکی از مصرف‌کنندگان عمده در خانواده‌ها از یک‌سو و همچنین جایگاه آنان در آتیه اقتصاد خانواده‌ها از سوی دیگر لزوم توجه به آموزش صحیح و هدایت آنان ایجاب می‌کند با رهبری درست در اقتصاد خانواده، خصوصیات جمع‏گرایی، صداقت، دلسوزی، صرفه‏جویی، مسئولیت‏پذیری و دیگر خصوصیات مثبت در آن‌ها رشد و پرورش ‏یابد. می‌توان باتربیت هوشمند فرزندان، بهره‌وری اقتصاد خانواده را بهبود بخشید. البته همانند تعیین ترکیب مصرف-پس‌انداز، تربیت هوشمند نه‌تن‌ها در زمان حال بلکه در آینده نیز اقتصاد خانواده را بهبود می‌بخشد.
به تعبیری دیگر، در گام اول، تربیت هوشمند می‌تواند خواسته‌ها و نیاز‌های فرزندان را در یک مسیر درست و هدفمند قرار دهد و با ایجاد احساس نیاز هدفمند، نیاز‌های فرزندان را به سمتی سوق دهد که با صرف همان درآمد قبلی، مطلوبیت بیشتری در حالت جدید نصیب آن‌ها شود. از طرف دیگر، این تربیت هوشمند که درنهایت سرمایه انسانی فرزند در آینده را منتج می‌شود، می‌تواند وضعیت آینده اقتصاد خانواده را بهبود بخشد. در هر دو گام یادشده، تربیت هوشمندانه می‌تواند مصداقی از افزایش بهره‌وری یا همان استفاده از امکانات یکسان، اما خروجی متفاوت باشد.
اهمیت زمان و برنامه‌ریزی در اقتصاد خانواده
زمان، منبعی در اختیار همه افراد، اما محدود است که نه قابل ذخیره کردن و نه برگشت‌پذیر است. خانواده بدون برنامه، مثل سازمانی است که به حال خود رهاشده است. مدیر خانه باید برای رسیدن به اهداف موردنظر با شناخت کافی از امکانات و منابع در اختیار، برنامه‌ریزی داشته باشند. نخست باید چارچوب اهداف کلی خانواده تعیین شود، آنگاه کل برنامه به برنامه‌ها و هدف‌های کوچک‌تر برای رسیدن به هدف اصلی تقسیم شود. ازاین‌رو برنامه‌ریزی در سه افق زمانی بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت ضرورت دارد. در برنامه‌ریزی بلندمدت، خانواده با توجه به منابعی نظیر ثروت و درآمد و زمان که در اختیار دارد، اهداف بلندمدت خود را تعیین می‌کند. طبیعی است اهدافی مثل به دانشگاه فرستادن بچه‌ها نمی‌تواند یک‌شبه تحقق پیدا کند بلکه احتیاج به‌پیش زمینه‌هایی دارد. ازاین‌رو به همراه برنامه‌های بلندمدت، خانواده باید برنامه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت هم تهیه کند. برای نمونه دانشگاه رفتن بچه‌ها، خانواده باید زمینه تحصیل در محیط‌هایی مناسب پیش از دانشگاه، در دوره ابتدایی و دبیرستان را برای فرزندان در برنامه میان‌مدت فراهم کند. به همین ترتیب لازم است که برای دستیابی به اهداف برنامه میان‌مدت، چند برنامه کوتاه‌مدت نیز پیش روی خانواده قرار بگیرد.
تأکید مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) بر رونق تولید در کنار نگاه کلان و معطوف به مسئولان نظام، نگاه خرد و معطوف به خانواده هم هست. خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین نهاد می‌تواند نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف، حمایت از کالای ایرانی و رونق تولید داشته باشد؛ لذا مدیریت الگوی مصرف و تربیت هوشمندانه فرزندان در کنار برنامه‌ریزی مناسب می‌تواند بهره‌وری اقتصاد خانواده را بهبود ببخشد؛ بنابراین خانواده به‌عنوان یکی از مؤثرترین و اثرگذارترین نهاد بر اذهان عمومی، یکی از مخاطبان اصلی و مهم افزایش‌دهنده بهره‌وری اقتصاد خانواده در راستای رونق تولید است.

ارسال نظرات